۱- آن زمان که دیوید هیوم عبارت مشهور “هر آنچه قابل تصور است، ممکن است” را به عنوان جمله ای کلیدی در نظام فکری اش بیان نمود، شاید گمان نمی برد که این جمله؛ غیر از ارجاع به محتوای تجربه گرایانه و متافیزیک ستیزاش، دلالت سرراست و مستقیمی به سوی منازل تدبیرگران و اندیشه ورزان اجتماعی خواهد یافت که سرچشمه ی عباراتشان به رؤیاهای کودکانه و مدعیات پیشگویان می رسید. آینده پژوهان و آینده اندیشانِ متقدم دغدغه ی موافقان، مخالفان و استدلالهای هیوم راجع به موجّهات را نداشتند و بی توجه به زنجیره ی منتهی، از عبارت مشهور هیوم برای رونق کار خود که بیشتر به یک برنامه ی پژوهشی شباهت داشت سود جستند.
۲- اندیشکده ها و اتاقهای فکر در سالیان متمادی همچون گهواره ی قصه ها و ظرف تخیّلات، آزمایشگاه رؤیاهایی شدند که نظریات علمی و عناصر فناوری را ساختند که در ظاهر هیچ نسبتی با تخیّل و رؤیا نداشتند. مؤسسه ی راند به عنوان یکی از نخستین اندیشکده ها گهواره ی بسیاری از نظریات ریاضی، مباحث اجتماعی و فناوری های ارتباطی بود که بسیاری از پیشرفتهای حاصل را در تخیّلات پیشین خوابگردان و دانشمندان خود پروریده بود. فناوریهای نظامی در جنگ جهانی دوم و سرریز دانش آن به سوی فناوری اطلاعات و اینترنت، تحقیق در عملیات و نظریه بازی از مصادیق این چنین سبقت ذهنی بر نمود عینی بود.
۳- اگر دانشگاه در حالت آرمانی، نهاد فرهیختگی باشد نسب خود را به آکادمی افلاطون خواهد برد که تا خاموشی در امپراطوری معظم روم شرقی برای چند صدسال چراغ دانایی را روشن داشت. روا نیست گفته یا اندیشیده شود چون دانشگاههای امروز شأن و ساختاری شبیه آکادمی ندارند، پس چشمداشت آن سان فرهیختگی نیز برجا نیست؛ اما نمیتوان انکار کرد سیر تطوری دانشگاه و نسبت آن با اقتصاد بزرگ و پیچیده ی دنیای امروز منجر به ساختاری متفاوت با آکادمی و حتی متفاوت از دانشگاههای معارض با کلیسای کاتولیک پانصد سال پیش شده است.
۴- مرکز آموزش علمی-کاربردی امام رضا(ع) یکی از مراکز شاخص دانشگاه جامع علمی-کاربردی است و دست اندرکاران آن میکوشند التزام بنام دانشگاه را به عنوان نهاد فرهیختگی حفظ کنند. همواره تلاش نموده از فروکاهی و تقلیل به سطح مراکز یدی و آموزشکده اجتناب نماید و از سوی دیگر در برج عاج ننشسته و دانش را برای دانش بخواهد، نه وابستگان علمی خود را به موضوعاتی مشغول سازد که آبی از آن گرم نشده و به کار دین و دنیای کسی نیاید و نه آموزشکده ای برای مهارتهای یدی باشد. دانشگاه فضای آموزش و دانش است و دانش سرشتی سرکش و مهار ناپذیر دارد که ورزندگان خود را جدا از قیدوبندهای ماشینی به سوی افقهای پیش بینی نشده میکشاند.
۵- اینکه در باب اوصاف و احوال صنعت اندیشه و تأمل شود موضوع کار اندیشه گران و فیلسوفان تکنولوژی است اما بنا دارد در این اندیشکده به موضع برعکس موضع موصوف پرداخته شود، یعنی فناوری در عین وقوف و آگاهی آموزش داده شود و بدان توجه شود. امروزه دیگر به صنعت جدا از جنبه های انسانی و اجتماعی همراه با آن نگاه نمی شود و ماشین جسم بی روح و جان نیست که در چارچوبی صلب و بی مغز و شعور فقط کار کند و کار کند، دستاورد دویست سال اندیشه درباره تکنولوژی نشان میدهد که صنعت هم جنبه ی انسانی دارد و هم اجتماعی.